اسلایدر

اين دستيابي به ابر مغز همچنين به انسان، ظرفيت تفكر در مورد ابداعات و ابتكارات را براي اولين بار ارائه كرد.

به گفته هوفكر، بدون اين ارتقاي مغزي، همه چيز از ساعت گرفته تا شاتلهاي فضايي امكان وجود نداشتند.

حتي ترديدهايي وجود دارد كه در غير اين صورت انسان به شكل صنعتي و وابسته به فناوري امروزي در نمي‌آمد.

وي مدعي شد كه اولين نشانه‌هاي يك چيز تكان‌دهنده در مغز انسان به 1.6 ميليون سال قبل و در زمان آغاز استفاده از تبرهاي سنگي رخ داده است.

هوفكر اين رخدادهاي ذهني را اولين بازنمایی بيروني از تفكر دروني توصيف كرد.

وي گفت: اين ابزارها به بازتاب يك طرح يا حالت ذهني در سلولهاي عصبي مغز و تاثير گذاري آن بر روي سنگ پرداخته و بنظر مي‌رسد كه از يك ارتباط بازخورد قوي در ميان دستها، چشمها، مغز و ابزارها ظاهر شده‌اند.

در 75 هزار سال قبل، همه چيز به سرعت در كنار هم جمع شده و ابر مغز شكل گرفت.

به گفته هوفكر،‌اين موضوع يكي از رويدادهاي نادر در زيست‌شناسي بوده كه در آن افراد به كار بر روي چگونگي به اشتراك‌گذاري ايده‌هاي پيچيده با يكديگر پرداختند.در نتيجه انسانها شروع به توليد پناهگاههاي آراسته و نوشتن طرحهاي ساده بر روي زمين كردند.

40 هزار سال پيش احتمالا انسان كار ساخت هنر تزئيني را آغاز كرده و در 30 هزار سال قبل ساخت ابزارها آغاز شده است.

به گفته هوفكر با ظهور سمبلها و زبان و در نتيجه ادغام مغزها به شكل يك ابر مغز، بنظر مي‌رسد كه ذهن انسان به عنوان يك نيروي بالقوه خلاق نامحدود عمل كرده است.

اين انسان‌شناس آمريكايي اظهار كرد: انسانها به وضوح به تكامل طيف گسترده‌تري از ابزارهاي ارتباطي براي ابراز تفكرات خود كه مهمترين زبان محسوب شده، دست زدند. انسانها در ميان گروههاي اجتماعي به شكل يك شبكه نورولوژيك از انواع ادغام شده و ذهن را ايجاد كردند.

به گفته هوفكر طي 500 سال گذشته، دستاورد اين تحول مغز به شكل صنعتي شدن سريع در آمده است. انسان در آينده ممكن است بتواند به هوش مصنوعي با قدرت بالا دست يابد.

در ميان موجودات محدود در زمين كه از قابليت برقراري ارتباط براي انتقال اطلاعات پيچيده برخوردارند، مي‌توان به زنبور عسل اشاره كرد كه از نوعي حركت رقصان براي اطلاع‌رساني در مورد مكان لانه و غذا استفاده مي‌كند.

البته به اذعان هوفكر، تفاوتهاي كليدي بسياري در اين ميان وجود داشته و جوامع انساني ابر موجود نيستند، بلكه از افرادي تشكيل شده‌اند كه بسيار با هم متفاوت بوده و پر از افراد رقابت‌جو و خانواده است.

استيون هاوكينگ، فیزیکدان نظری و کیهان‌شناس بریتانیایی از اين نظريه حمايت كرده و گفته است كه آنچه انسان را از نئاندرتالها جدا كرده، چگونگي تكامل آن در 10 هزار سال گذشته بخصوص سه قرن پيش است.

وي اظهار كرد: فكر مي‌كنم منطقي باشد كه يك ديدگاه گسترده‌تر شامل اطلاعات انتقالي خارجي به همراه دي‌ان‌اي را در بررسي تكامل نژاد انسان در نظر بگيريم.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: